فعالان حقوق بشر ایرانی در کردستان عراق
تظاهرات در کردستان عراق علیه حکم اعدام
در سالهای اخیر بسیاری از فعالان مدنی ایران که عرصه را برای فعالیت های خود در این کشور تنگ دیده اند، وطنشان را ترک کرده و به خارج از کشور پناه برده اند. اخیرا کردستان عراق نیز میزبان برخی از فعالان حقوق بشری کرد ایرانی بوده است. اما برخی از این پناهندگان می گویند که در کردستان عراق با محدودیتهای زیادی برای بر پایی اعتراضات علیه جمهوری اسلامی ایران روبرو هستند.
در خانه ای کوچک در محله قدیمی سلمانیه به دیدار خانواده گلی رفتم. پسر بزرگ آنها، یاسر گلی، مدتی دبیر اتحادیه دانشجویان کرد ایران بود که با سایر اتحادیه های دانشجویی ایران ارتباط داشت. یاسر یکی از فعال مدنی و حقوق بشری شناخته شده کردستان بود که به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. او مدت سه سال در زندانهای سنندج و شهرستان بافت زندانی بود تا اینکه با وثیقه سنگین برای درمان ناراحتی قلبی از زندان به مرخصی آمد. او دیگر به زندان باز نگشت و به همراه خانواده اش به کردستان عراق گریخت. تعدادی از زندانیان سیاسی که در سال ۲۰۰۸ در زندان سنندج اعدام شدند، از هم بندان یاسر بودند. او می گوید که یکی از تلخ ترین خاطره های زندگی او اعدام کسانی بود که ماهها و هفته ها در کنار هم زندگی کرده بودند. او می گوید وضعیت زندانیان عمومی به مراتب بدتر از زندانیان سیاسی است و آنان گرفتار بدترین شرایط بهداشتی و غذایی هستند.
فاطمه گفتاری، مادر یاسر نیز از چهره های شناخته شده حقوق بشری کردستان است. او یکی از بنیانگذاران مادران صلح کردستان ایران بود. او نیز همزمان با یاسر مدت دو سال را در زندان های جمهوری اسلامی سپری کرد. خانم گفتاری می گوید: “به خاطر مادر بودنم، دو سال زندانی کشیدم. هر وقت کسی کشته می شد مهم نبود که کی بود، پاسدار، نیروی انتظامی، پیشمرگ، ما به دیدار خانواده قربانیان می رفتیم. این کار جمهوری اسلامی را به خشم آورد و مرا زندانی کرد.”
“در سالهای اخیر حکومت اقلیم کردستان فعالیت احزاب مخالف کرد ایرانی که در کردستان عراق مستقر هستند را محدود کرده است”
خانم گفتاری در زندان سنندج شاهد اعدام زندانیان بود. او خاطرات آن دوران را بسیار تلخ می خواند و می گوید که هیچگاه آن از یاد نخواهد برد. خانم گفتاری می گوید: “هر گاه زندانبانان صبح زود قرآن بخش نسوان را می بردند، می دانستیم کسی اعدام خواهد شد. بسم الله الرحمن الرحیم، دوباره طناب اعدام… از لای پره تهویه هوای سرویس بهداشتی بند نسوان مراسم اعدام را می دیدم.”
یاسر و مادرش در جریان نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته در زندان به سر می بردند. آنان می گویند که بارها با اعتصاب غذا در داخل زندان از جنبش های مدنی خارج از زندان همچون مادران پارک لاله و کمپین یک میلیون امضا حمایت کردند. خانم گفتاری حتی از زندان با مادر ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی تماس گرفت و با آنان ابراز همدردی کرده بود.
یاسر گلی می گوید: “در ایران هر گاه فعال حقوق بشر کرد دستگیر می شوند، یا فعالان محیط زیست، آنها بایستی در هنگام بازجویی توسط مأموران وزارت اطلاعات به وابستگی به سازمان یا گروهی خاص اعتراف کنند. جمهوری اسلامی تلاش می کند که مشکل کردها را مشکلی تجزیه طلبانه معرفی کند و ما را از مبارزات سایر مردم ایران جدا کند. ما با این برداشت مشکل داریم و معتقدیم سرنوشت همه ما ایرانیان به هم گره خورده است.”
ترک ایران پایان فعالیت های خانواده گلی نبود، آنان در کردستان عراق هم به سازماندهی اعتراضاتی علیه اعدام ها در ایران و جنگ در منطقه ادامه دادند. یاسر می گوید که بر خلاف تصورش، در کردستان عراق نیز بارها توسط نیروهای امنیتی حکومت اقلیم کردستان بازداشت و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او می گوید دستگاه امنیتی کردستان خانواده او را تهدید کرده که اگر دست از فعالیت علیه جمهوری اسلامی نکشند، آنان را به ایران تحویل خواهند داد.
ایران دارای روابط نزدیک اقتصادی و امنیتی با کردستان عراق است. در سالهای اخیر حکومت اقلیم کردستان فعالیت احزاب مخالف کرد ایرانی که در کردستان عراق مستقر هستند را محدود کرده است. مقامات اقلیم کردستان می گویند که تجمعات اعتراضی سازماندهی شده توسط خانواده گلی علیه ایران بدون مجوز بوده است.
کمیسیاریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد تقاضای پناهندگی خانواده گلی را قبول کرده است و آنان منتظر مهاجرت به کشوری ثالث هستند، هر چند به شدت نگران امنیت خانواده شان هستند.